اگر نحسی ۱۳ نگرفته باشدم باید تصمیم بزرگم را همین امسال اجرا کنم.یک واقعیتی را باید اعتراف کنم و اآن این است که از اینهمه غمگینی و افسردگی خسته شدم.همین که پسر های۱۸ساله از خودکشی حرف میزنند و دختران ۱۵ساله رویاهایشان را با سیگار می کشندبیانگر این است که هرچقدر هم اآزادی داشته باشیم و دنیا خوب باشد باز هم نمی توانیم از زندگیمان لذت ببریم.

همین الان با همه دوستان و خواننده های وبلاگ متروکه ام اتمام حجت می کنم که اگر دپرس هستید و افکار غالب شما را مرگ و بی اعصابی در بر گرفته همین حالا ضربدر قرمز اآن گوشه را بزنید و بیرون بروید.از اینکه میبینم وبلاگ بعضی هایتان بیشتر به ماتمکده تبدیل شده است احساس بدی دارم پس اگر اآدم ناامیدی هستید از من انتظار خواندن پست هایتان را نداشته باشید.راستش من اآنقدر ناراحتی و پوچی را دیده ام که دیگر تحمل هیچ فرد ناراحتی را نخواهم داشت.این یک حرکت از طرف من است...حداقل دوست دارم درمیان اینمهمه بدبخت(!)و ایرانی غر غرو انسان شادی باشم:)  


+شما را به چالش شاد بودن دعوت میکنم.سعی کنید خوشحال باشید:)هرچقدر هم که مفلوک و به قول دوستمان مغمومید